امام خامنهای (مدظلهالعالی) فرمانده معظم کل قوا، در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) نکات بسیار مهمی بیان کردند که در حکم فرمان ملی است. از جمله درباره مسائل جاری میان ایران و آمریکا که
الفـ فرمودند: «حالا در همین مذاکرات باز حرفهای تازهای میزنند. [مثلاً] بازرسیها، گفتیم که اجازه نمیدهیم از هیچیک از مراکز نظامی هیچ بازرسیای ازسوی بیگانگان صورت بگیرد. میگویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شما مصاحبه کنیم، یعنی درواقع بازجویی کنیم. ما اجازه نمیدهیم به حریم دانشمندان هستهای ما و دانشمندان در هر رشته حساس و مهمی، اندک اهانتی بشود.
من اجازه نمیدهم بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رساندهاند، بخواهند بنشینند، حرف بزنند… مسئولین عزیز ما که در این میدان با شجاعت حرکت میکنند، بدانند تنها راه مقابله با دشمن وقیح، عزم راسخ و عدم انفعال است؛ اینها باید بتوانند پیام ملت ایران و عظمت ملت ایران را در مذاکرات نشان بدهند… همه ما وظیفه داریم در مقابل زورگویی دشمن، در مقابل وقاحت دشمن، در مقابل توقعات بیجای دشمن و در مقابل توطئههای دشمن با کمال قدرت و استقامت بایستیم».
برخی از نکاتی که از فراز فوق استنباط میشوند، عبارتند از:
۱ـ افزونخواهی دشمن؛ با شناختی که ایران از ماهیت و عملکرد شیطان بزرگ داشت، با بدبینی و بیاعتمادی کامل پای به عرصه مذاکرات گذاشت و ناشی از همین شناخت ارزشمند و پایبندی به الزامات آن، چهارچوب روشن و دقیقی را برای پیش بردن روند مذاکرات در نظر گرفت؛ و این در حالی بود که آمریکاییها با قصد و نحوه دیگری وارد مذاکرات شدند.
آنها بهگمان خود با ورود به عرصه مذاکرات در پی آن بودند تا با رسمیت بخشیدن به این مذاکرات جای پایی را برای پیشروی در قلمروهای امنیتی ایران پیدا کنند؛ از اینرو، از همان ابتدا تلاش کردند با طرح مطالبات سنگین، تمام ظرفیتهای هستهای ایران را مصادره کنند و پس از بیانیه نشست سوئیس هم مشخص شد، حتی به نکات قیدشده در متن این بیانیه نیز پایبند نیستند و همچنان نقشه خود را دنبال میکنند و با اینکه بارها اعلام تمایل کردند درباره مسائل خط قرمزدار ایران صحبت کنند و با پاسخ منفی طرف ایرانی مواجه شدند، در اشکال مختلف آن را دنبال کردند تا بهتازگی، جدیتر بر مسئله بازرسی از مراکز نظامی و گفتوگو با دانشمندان هستهای ایران متمرکز شدند و به این وسیله افزونخواهی خود را آشکار ساختند.
۲ـ پاسخ قاطع ایران؛ از زمان آغاز زمزمههای بازرسی از مراکز نظامی ایران و پس از آن گفتوگو با دانشمندان هستهای ایران، مسئولان ایرانی کموبیش پاسخهایی دادند که در برخی قاطعیت کامل دیده میشد و برخی نیز بهگونهای بود که شاید دشمن قاطعیت را در آن مشاهده نمیکرد. با موضعگیری صریح و قاطع فرمانده معظم کل قوا(حفظهالله تعالی) آمریکاییها متوجه شدند درگیر یکی از چالشهای اصلی مذاکرات هستهای شدهاند که میتواند تمام مذاکرات را تحت تأثیر قرار دهد و آن را تا آستانه شکست کامل نیز بکشاند.
در هر صورت با این بیانات، آمریکاییها متوجه شدهاند که افزونخواهی آنها اولین سنگ بنای بنبست مذاکرات را پیش روی آن قرار داده است.
۳ـ یک پیام دو مخاطب؛ بیانات امام خامنهای(مدظلهالعالی) در این بخش دو مخاطب داشت، یکی طرف آمریکایی که لازم بود به وضوح موضع بالاترین مقام جمهوری اسلامی ایران را بداند تا بیخود وقت خود را تلف نکند و بر در بسته نکوبد و مخاطب دوم هم مذاکرهکنندگان ایرانی بودند
که به عینه دو تا از مصداقهای خطوط قرمز مذاکرات را متوجه شدند. اگرچه نمایانده شدن دو مصداق مذکور تا حدی کار را بر مذاکرهکنندگان ایرانی مشکل میکند، اما از طرفی دقت و پایبندی به آن خیالشان را از رعایت خطوط قرمز آسوده میسازد و فایده مهم دیگری که بر آن مترتب است، اینکه جایی برای هیچگونه توجیه و اما و اگر باقی نمیگذارد.
۴ـ تعیین تکلیف؛ به احتمال زیاد دشمن با آگاه شدن از موضع قاطع نظام، از پیگیری افزونخواهیاش دست برنمیدارد و همچنان بر آن اصرار میورزد که احتمالاً باعث تمرکز چالش در این نقطه میشود که فرمانده معظم کل قوا(حفظهالله تعالی) وظیفه مسئولان و مردم را برای نحوه رویارویی با آن مشخص کردهاند، آنجا که فرمودند: «همه ما وظیفه داریم در مقابل زورگویی دشمن، در مقابل وقاحت دشمن، … با کمال قدرت و استقامت بایستیم.» پرواضح است که ایستادگی در برابر دشمن، فرمانی است عقلانی و کلی که همگان را در بخشهای مختلف شامل میشود و برای تحقق آن هر بخشی باید برنامه روشن، مدون و اجرایی داشته باشد.
بـ «بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقه خلیجفارس ـ نه همهشان، بعضی ـ درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همه پاسداران حریم امنیت ملی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود…. آن کسانی که انسانهای لایق در طول تاریخ شمرده شدهاند، آن ملتهایی که مدال لیاقت از تاریخ گرفتهاند، آنهایی هستند که از مشکلات خسته نشدند، در مقابل چالشها به زانو درنیامدند، در مقابل دشمنان زورگو عقبنشینی نکردند، حصار مستحکم عزم و اراده ملی را در مقابل هرگونه تجاوزی ـ تجاوز زبانی، تجاوز عملی، تجاوز سخت، تجاوز نرم ـ در مقابل همه این تجاوزها نشان دادند.»
نکتههای برآمده از فراز فوق نیز عبارتند از:
۱ـ هشدار امنیتی؛ جدی شدن بحث مذاکره ایران با گروه ۵+۱ با محوریت آمریکا همراه با تشدید نگرانی رژیم صهیونیستی، برخی از سران مرتجع کشورهای عربی حوزه خلیجفارس را نیز نگران کرد. تصور آنها این بوده و است که اگر جولان آنها در منطقه به پشتوانه سرسپردگی آنها به شیطان بزرگ است، مذاکره آمریکا با ایران ناشی از قدرت درونزای ایران است که در صورت توافق احتمالی هستهای، هم بسیار بیشتر میشود و هم به سبب برخی تحولات، گروه عربهای مرتجع ناچار میشوند با تسلیم در برابر وضعیت جدید منطقه، دایره جولان خود را محدود کنند و یا حتی به صفر برسانند؛ چون احتمالاً سهمی از اقتدار منطقهای برای آنها باقی نمیماند.
این تصور، آنها را در دو حوزه فعال کرده است؛ یکی انجام پارهای تغییرات در تعامل با آمریکا، تا با اعلام نارضایتی از روند جاری، آمریکا را برای توجه به دغدغهها و موقعیت آتی آنها تحت فشار قرار دهند تا آمریکا برنامهاش را تغییر دهد و دیگر اینکه خود جداگانه دست به کار شدهاند تا با تحرک بیشتر در عرصههای مرتبط با ایران، مانند سوریه و عراق و احتمالاً دست زدن به یک حرکت انتحاری بد محاسبهشده ـ اشاره به هشدار موجود در بیان امام خامنهای(مدظلهالعالی)ـ به گمان اینکه درگیری از نزدیک با ایران میتواند، وضعیت را به نفع آنها تغییر دهد، جنگ نیابتی را سبک و سنگین کنند.
۲ـ واکنش بسیار سخت ایران؛ با اینکه بیش از ربعقرن از زمان دفاع مقدس گذشته و کشورهای مرتجع عرب منطقه روز به روز زرادخانههایشان را پرتر کردهاند، از میان آنها هنوز کسی ادعا نکرده که از صدام قویتر است؛ ضمن آنکه ایران امروز نیز ایرانی نیست که با دست خالی در برابر صدام حمایت شده از طرف همه جهان ایستاد و وی را سر جایش و به خاک سیاه نشاند.
جنبههای قدرت و اقتدار ایران امروز به شکل اعجابآوری رشد و توسعه کمی و کیفی یافته تا آنجا که شیطان بزرگ از آن بابت ابراز نگرانی میکند و جمع کثیری از امت اسلامی به آن امید بسته و پشتگرم هستند؛ از اینرو، وقتی ایرانی با این توصیف در رویارویی با یک تهدید ضمنی و خزنده اعلام میکند: واکنشش بسیار سخت است، همه آن را باور میکنند و جدی میگیرند؛ زیرا اگر طعم آن را نچشیدهاند، شعلههای سوزان آتش آن را دیدهاند.
کسانی که احیاناً افکار خطرناک و شیطانی در سر دارند، به یاد داشته باشند مدارای ایران اسلامی با آنها در دفاع مقدس که همهجوره به دشمن ایران کمک میکردند، از سر کرامت بود نه عجز و این را هم بدانند که باید مواظب حفظ کرامت ایران در برخورد با خودشان باشند تا به اجبار درگیر روی دیگر این کرامت که صلابت و قاطعیت است، نباشند.
۳ـ بیداری و هوشیاری معنادار؛ وضعیت منطقه ایجاب میکند که نیروهای مسلح ایران پیوسته بیدار و هوشیار باشند که چنیناند، اما جاری شدن آن کلام، بر زبان فرمانده کل قوا(حفظهالله تعالی) به معنای یک فرمان قاطع نظامی است که دشمن راسخ بودن نیروهای مسلح ایران برای دادن پاسخ بسیار سخت به هر اقدام تهدیدآمیز احتمالی را در آن مشاهده میکنند و این تنها ظاهری، از قدرت عمیق و چندلایه ایران است.